توصیه های سفر از زبان پائولو کوئیلو
به گزارش مجله میکونوس، پائولو کوئیلو یکی از مشهور ترین نویسندگان معاصر دنیا به شمار می رود. او به سفر و دنیاگردی علاقه زیادی دارد و هر سال به مسافرت و ماجراجویی می پردازد. با هم توصیه های سفر را از زبان پائولو کوئیلو بخوانیم.
پائولو کوئیلو (Paulo Coelho) نام نویسنده معروف برزیلی است که تا به امروز جوایز بین المللی زیادی را از آن خود نموده است. او معروفیتش را بیش از هرچیز مدیون کتاب کیمیاگر است؛ کتابی که به 70 زبان زنده دنیا ترجمه شد و به طور گسترده ای در بسیاری از کشورها مورد استقبال نهاده شد. این کتاب در خصوص چوپانی است که در رویای خود، محل گنجی مدفون را در اطراف اهرام مصر می بیند. او برای تحقق بخشیدن به رویای اش، وطن خود را ترک می نماید و دست به سفری بزرگ می زند.
پائولو کوئیلو تا به امروز به کشورهای زیادی از جمله ایران سفر نموده است و مسافرت را برترین راه برای شناخت زندگی می داند. با این مقاله همراه شوید تا با توصیه های سفر از زبان پائولو کوئیلو آشنا شویم.
1. از موزه ها دوری کنید
شاید این توصیه به نظر بی معنی بیاید؛ اما بیایید برای یک لحظه به آن فکر کنیم: اگر شما در شهری بیگانه باشید، کدام یک برای شما مجذوب نماینده تر است؟ کشف گذشته آن شهر یا شرایط اکنونش؟ احساس اجبار درونی که هنگام سفر ما را به سمت موزه ها می فرستد، تنها به علت عادتی است که از دوران کودکی در ما شکل گرفته است؛ عادتی که بر اساس آن فکر می کنیم با سر زدن به موزه ها، فرهنگ یک شهر را بهتر می توان درک کرد. مسلما موزه ها از اهمیت زیادی برخوردار هستند؛ اما بازدید از موزه احتیاجمند صرف زمان و احساسی کاملا بی طرفانه است. پیش از هر کاری، باید بدانید برای دانستن چه واقعیتی راهی موزه می شوید. در غیر این صورت، شما موزه را با این حس ترک می کنید که تنها تعدادی اثر یا وسیله مهم دیده اید، بدون اینکه حتی به خاطر داشته باشید که چه بوده اند.
2. در کافه ها پرسه بزنید
کافه ها دقیقا همانجایی هستند که زندگی واقعی شهر خود را آشکار می نماید، نه موزه ها. منظور من از کافه ها آن مکان هایی است که مردم عادی به آن سر می زنند، غذا یا نوشیدنی می خورند، با هم درباره هوا صحبت می نمایند و همواره برای گپ و گفت با غریبه ها آماده هستند. یک روزنامه خریداری کنید، به کافه بروید و از تماشای رفت و آمد مردم لذت ببرید. اگر کسی مکالمه ای را با شما آغاز کرد، هرچقدر که مضحک یا غیرمنطقی به نظر رسید، آن را ادامه دهید: شما نمی توانید درباره زیبایی یک مسیر تنها بر اساس ورودی آن قضاوت کنید.
3. گشاده رو و راحت باشید
برترین راهنمای تور کسی است که در همان شهر زندگی می نماید، همه چیز را درباره آن می دانند، به شهر خود می بالد و برای هیچ آژانس یا شرکتی کار نمی نماید. به خیابان بروید، فردی مناسب را برای مکالمه پیدا کنید و از او سوال های خود را بپرسید (کلیسای جامع کجا است؟ چطور می توان به اداره پست رفت؟). اگر پاسخ نگرفتید، یکبار دیگر و با فردی تازه امتحان کنید. من به شما اطمینان می دهم که در سرانجام روز بالاخره پیروز به پیدا کردن برترین راهنمای تور یا به زبان دیگر، برترین همراه خود در آن شهر می شوید.
4. تنها سفر کنید و اگر متاهل هستید، فقط با همسرتان
هرچند که تنها و بدون مراقبت دیگران سفر کردن سخت تر است؛ اما تنها با این کار می توانید کشور خود را پشت سرتان جا بگذارید. در سفرهای گروهی، شما همچنان با زبان مادری خود صحبت می کنید، برنامه هایتان مطابق برنامه راهنمای گروه خواهد بود و بیش از بازدید از کشور بیگانه، درگیر گروه خود و مسائل درونی آن می شوید.
5. مقایسه نکنید
دست از مقایسه در هر زمینه ای بردارید. قیمت ، استانداردهای بهداشت، کیفیت زندگی، وسایل حمل و نقل عمومی؛ هیچ موردی را مقایسه نکنید. شما برای آنالیز و اثبات آنکه چه کسی زندگی بهتری دارد، به سفر نیامده اید. هدف شما از مسافرت آگا هی یافتن از چگونگی زندگی مردم، فراگرفتن درس های آن ها و اطلاع پیدا کردن از واکنش هایی است که مردم در برابر امور واقعی و امور غیرعادی از خود بروز می دهند.
6. بدانید که دیگران شما را خواهند فهمید
اگر به کشوری سفر می کنید که قادر به صحبت کردن به زبان شان نیستید، اصلا نگران نباشید: من در کشورهایی بوده ام که حتی نمی توانستم یک کلمه با زبان آن ها صحبت کنم؛ اما همواره حمایت، هدایت، توصیه های لازم و حتی دوستانی خوب پیدا کردم. برخی از افراد فکر می نمایند اگر تنها به سفر بروند، در خیابان ها سرگردان خواهند ماند یا برای همواره گم می شوند. اما فقط کافی است که کارت یا بروشور هتل را همراه خود داشته باشید. در این صورت حتی اگر نتوانستید با یاری اهالی شهر مسیر خود را پیدا کنید، دست تان را برای گرفتن تاکسی بالا می برید و کارت را به راننده نشان می دهید.
7. زیاد خرید نکنید
پول خود را صرف گزینه هایی کنید که احتیاج به حمل و جابه جایی ندارند؛ به عنوان مثال بلیط یک بازی خوب را خریداری کنید، در رستوران ها غذا بخورید و به سفرهای کوتاه در همان کشور بپردازید. امروزه با وجود اینترنت و رشد اقتصاد دنیای، شما می توانید هر کالایی را از خانه خود خرید کنید، بدون آنکه هزینه ای اضافی برای حمل و جابه جایی بپردازید.
8. سعی نکنید دنیا را در یک ماه ببینید
اقامت 4 یا 5 روزه در یک شهر، بسیار بهتر از تماشا 4 یا 5 شهر در یک هفته است. شهر شبیه کودکی است که ناز می نماید و زمان می برد تا با شما احساس نزدیکی کند و کاملا خود را در معرض دید شما قرار دهد.
9. سفر، ماجراجویی است
هنری میلر یک بار گفته بود:
کشف یک کلیسای دورافتاده که معروفیت چندانی ندارد، به مراتب ارزشمندتر از رفتن به رم و احساس اجباری است که در بازدید از کلیسای سیستین به آدم دست می دهد؛ بازدیدی که همراه با 200 جهانگرد دیگر صورت می گیرد و نفس هایشان مدام در گوش های آدم فرو می رود.
البته تماشا کلیسای سیستین را از دست ندهید. فقط در خیابان ها نیز به گشت و گذار بپردازید، کوچه و پس کوچه ها را کشف کنید و با چشمانی باز دنبال آن چیزی باشید که هرچند نمی شناسید؛ اما زندگی شما با یافتن اش تغییر خواهد نمود.
منبع: کجارو / paulocoelhoblog.com