یازده توصیه و راه چاره برای اینکه آدم پررو و گستاخی به نظر نرسیم

به گزارش تور یونان ارزان، این پست برای پررو های ذاتی نیست، چون گستاخی و پررویی یا وقیح بودن به صورت ذاتی در آن ها نهادینه شده و اصلا خودشان خیلی وقت ها در جامعه دچار نزول اخلاقیات ما، از داشتن این صفت لذت می برند.

یازده توصیه و راه چاره برای اینکه آدم پررو و گستاخی به نظر نرسیم

به گزارش، این پست برای کسانی است که به صورت کاذب در نزد دیگران پررو به نظر می آیند و متاسفانه به همین خاطر موقعیت های خوب کاری یا فرصت هایی در زندگی را از دست می دهند.

این شما و این نسخه یک پزشک برای آدم هایی که به اشتباه پررو به نظر می رسند!

نمی دانم از کجا شروع شد. اما شاید در کلاس های بازاریابی یا دوره های دیگری که این روز ها مرتب آگهی هایشان رو می بینیم، به مردم آموزش داده می شود که بیش از حد خشک و رسمی و جدی نباشند و بهانه ای برای نزدیک شدن و ایجاد یک رابطه عاطفی با مشتری های خود پیدا کنند.

این توصیه چیز بدی نیست. اما مشکل اینجاست که خیلی ها به جای بسنده کردن به یک small talk حساب شده و بعد ارزیابی واکنش طرف مقابل، به سرعت و بدون ملاحظه، نزدیک و خودمانی می شوند.

پس توصیه من به شما این است که اگر لازم است به یک همکار، شخص یا مشتری نزدیک شوید، این کار را به تدریج و مرحله به مرحله و بعد از ارزیابی ویژگی های شخصیتی او انجام دهید. چون اگر طرف مقابل شما احساس کند که حریم شخصی یا احترام یا حتی انزوایی که دوستش دارد، در حال به خاطر افتادن است، ترجیح می دهد که دیگر با شما ملاقات نکند یا کار های شما را انجام ندهد.

یاد بازاریاب های شرکت های هرمی می افتم. بیشتر آن ها عادت داشتند که وراجی کنند و اجازه حتی گفتن یک جمله معترضه را در بین سخنرانی های خود برای مشتری ها ندهند. گاهی هم برای آدم های بی حوصله در کافی شاپ ها و کافی نت ها، نیم ساعتی صحبت می کردند، طوری که آدم ترجیح می داد سر به تنشان نباشد!

پس حتی اگر به محصول و خدمات خود اطمینان دارید یا اصلا می خواهید برای یافتن یک شریک زندگی، سر صحبت را با کسی باز کنید، سعی کنید که حرف هایتان روال منطقی داشته باشد، با ضرب آهنگ معقول صحبت کنید و به طرف مقابل فرصت بدهید که نظر خودش را بگوید یا فرصت داشته باشد که مکالمه را قطع کند و پی کار خود برود.

باور کنید که رعایت این کار مشتری بالقوه را از دست نمی دهید، بلکه حس احترام را برمی انگیزید.

به جایی دعوت می شوید و ده دقیقه ای به شما وقت می دهند، آن وقت مثلا برای ارزیابی جزئیات همه اتاق طرف مقابل را اسکن چشمی می کنید و نگاهتان را به اندام و لباس و کفش و ساعت طرف می اندازید و کاری می کنید که طرف مقابل معذب شود.

مردم نادان نیستند و متوجه می شوند که مثلا شما در جستجوی این هستید که مثلا لباس برند پوشیده یا در حال دید زدن چاقی و لاغری و داشتن یا نداشتن تناسب اندام او هستید. خیلی ها با این کار مضطرب می شوند و شما را آدم وقیج یا چشم چران یا با نگاه ناپاک می پندارند.

پس سعی کنید که تمرین کنید که نگاه جستجوگر نداشته باشید. در فرهنگ ما خیلی وقت ها نگاه محترمانه به جلو یا حتی گاهی به پایین، نشانه ای از اخلاقمداری محسوب می شود.

برای بازاریابی یا مثلا ساخت وب سایت نزد یک پزشک می روید و، چون آن ها را در حوزه فناوری و کار های فنی، بسیار مبتدی و بی دانش می دانید، اطلاعات اشتباه یا ادعا های غیرواقعی می کنید یا قیمت فضایی به او می دهید.

حتی آدم های غیروارد هم می توانند خیلی وقت ها متوجه استدلالی نبودن حرف های شما و تجاوزتان از دایره منطق بشوند.

پیش مدیر یک شرکت می روید و لباستان بیشتر مناسب پاساژگردی است؟! در همان جلسه اول مثل دوست های دوران خوابگاه و دانشجویی با او دست می دهید و حتی به نشانه دوستی دست روی شانه او می گذارید؟! هر کسی باشد شما را پررو تصور می کند.

خیلی از آدم ها منطقی هستند و خودشان به نقاط ضعف خودشان واقف هستند. پس اگر پیش کسی بروید که اندامی عادی دارد و بعد برای تمجید به او بگویید که چقدر هیکل ورزشکاری دارد، او پیش خودش فکر هایی می کند. اگر به کسی که مدرک ندارد، بی دلیل دکتر یا مهندس بگویید، ممکن است یک آدم ضعیف النفس از چاپلوسی شما خوشش بیاید. اما هدف شما از مصاحبه های کاری که جلب نظر آدم های بی مقدار نیست، آن هایی که معتبرترند، معمولا از چاپلوسی بدشان می آید و بلافاصله یک خط قرمز ذهنی دور شما می کشند.

خیلی وقت ها به خاطر سطح نازل پیشنهادات شما و یا هر دلیل دیگر، کسی اصلا تمایل ندارد که در وهله اول با شما همکاری کند. این صرف نظر طرف مقابل ممکن است چند ماه دیگر دستخوش دگرگونی شود و شما بتوانید به فهرست او برگردید. اما اگر شما مرتب بخواهید وقت طرف مقابل را بگیرید و برای او ایمیل و پیامک بفرستید، او به صورت دائم شما را حذف خواهد کرد.

خیلی ها پیشنهادات کتبی و پیام های اینترنتی و ایمیل ها را خوب مطالعه می کنند، اما، چون مشغله زیادی دارند و بیم دارند که وقتشان تلف شود، به سختی وقت ملاقات می دهند. شما با اصرار بیش از حد برای دریافت شماره موبایل طرف مقابل و بعد زنگ زدن در بدترین وقت ممکن، یک آدم پررو و بی پرستیژ به نظر خواهید رسید.

چرا ازدواج نکرده ای؟ کی شیرینی ات را بخویم؟ هنوز هم توی همان شرکت هستی؟ مدرکت را چرا نگرفتی؟ چرا این همه وقت برای کلاس ورزش می گذاری؟ یعنی جدا این همه پول برای این مبل دادی؟

این ها همه مصداق شاخص دخالت در کار های خصوصی دیگران هستند. تنها در صورتی که کسی از شما مشاوره خواست یا سابقه چنین درخواستی داشت، آن هم به صورت محافظه کارانه و پله به پله، شروع به دادن نظرات خود کنید.

در جمعی نشسته اید و در مورد نویسنده، هنرمند، خواننده یا هر فرد دیگری صحبت می کنید. همین شخص ممکن است جایگاه خاصی در ذهن یکی از افراد آن جمع داشته باشد. اما شما خیلی راحت، او را صرفا با چند صفت توصیف می کنید. مثلا می گویید که او نویسنده شیاد یا بی اخلاقی است یا فلان خواننده پوشش نامتناسبی دارد و مدام در پی خودنمایی است.

همه آدم ها طیفی از ویژگی های مثبت و منفی دارند. گرچه غلظت ویژگی های خوب و بد در برخی افراد، به وضوح پایین یا بالاست، اما سعی کنید که از اظهار نظر خیلی رادیکال و صریح در مورد آدم ها خودداری کنید.

اجازه دارم که ….، می توانم شماره شما را داشته باشم؟، به نظر می رسد که الان زمان مناسبی برای …

این ها را مثلا مقایسه کنید با:

امروز آمدم که سفارش شما را قطعی کنم.، شماره موبایل خودتان را بگویید که تا در موبایلم ثبت کنم.

منبع: پزشک

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان
انتشار: 26 اردیبهشت 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: mykonos.ir شناسه مطلب: 983

به "یازده توصیه و راه چاره برای اینکه آدم پررو و گستاخی به نظر نرسیم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "یازده توصیه و راه چاره برای اینکه آدم پررو و گستاخی به نظر نرسیم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید